غم

مرد

بیگانه به فریاد بلند میخواند  : 

آی مردم چه کسی غم دارد ُ غم او را بخرم . 

هیچ کس حرف نزد . 

هیچ کس زمزمه ای ساز نکرد . 

نه بدان روی که غمگین کم بود .  

یا که اصلا گم بود . 

بل بدان روی که هر کس در دل  

با تمسخر به بیانی میگفت : 

چه کسی اینهمه ثروت دارد  

که چنین غمهایی 

که بزرگندو سترگ  

 بخرد . 

مردبیگانه بپنداشت غلط که همه خوشحالند . 

رفت تا جای دگر غم بخرد .

نظرات 1 + ارسال نظر
نهنگ یکشنبه 28 مهر 1387 ساعت 19:05

تو نبودی؟

مگه تو واسم کامنت بذاری.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد